بیکاری چیست؟
زمانی که یک شخص به طور فعال در جستوجوی کار است، اما نمیتواند کار پیدا کند، میگوییم بیکاری اتفاق افتاده است. معمولاً بیکاری یکی از معیارهای ارزیابی سلامت اقتصاد است. مهمترین شاخص ارزیابی بیکاری، نرخ بیکاری است که از تقسیم تعداد افراد بیکار به تعداد کل نیروی کار یک اقتصاد به دست میآید. بیکاری یکی از شاخصهای اقتصادی مهم و کلیدی است. این شاخص نشانگر توانایی (یا عدم توانایی) افراد در پیدا کردن شغل و میزان مشارکت در تولید کل یک اقتصاد است.
هر چه تعداد افراد بیکار بیشتر باشد، به این معنی است که تولید یا رشد اقتصادی آن کشور ضعیفتر خواهد بود. نیروی کار بهعنوان یکی از سرمایههای تولید بر خلاف سایر سرمایهها اگر کار نکند، باز هم نیازمند تأمین هزینههای معاش خود در دوره بیکاری است. این یعنی اقتصاد با بیکاری بالا رشد اقتصادی ضعیفی خواهد داشت و تولید پایین خواهد آمد، اما بخش تقاضا به خاطر مخارج اولیه به اندازه رشد اقتصادی کاهش نخواهد یافت. نرخ بیکاری بالا میتواند شوکهای جدی را به اقتصاد وارد کند و حتی موجب بحرانهای اجتماعی و سیاسی شود.
در مقابل، نرخ بیکاری پایین به این معنی است که به احتمال زیاد اقتصاد نزدیک به ظرفیت کامل خود تولید خواهد کرد و به مرور زمان رشد اقتصادی، رشد دستمزدها و استانداردهای زندگی ارتقا خواهد یافت. در این میان اگر نرخ بیکاری بیش از حد پایین باشد، نشانهای از رونق اقتصادی شدید، فشارهای تورمی قوی و شرایط سخت برای استخدام نیروی کار جدید برای کسبوکارها خواهد بود.
هر چند که تعریف بیکاری کاملاً مشخص است، اما اقتصاددانان بیکاری را به چند دسته مختلف تقسیمبندی کردهاند. دو دسته مشهور در مبحث بیکاری، بیکاری داوطلبانه و غیر داوطلبانه است. اگر بیکاری داوطلبانه باشد، به این معنی است که شخص کار خود را ترک کرده و به دنبال کار دیگری است. بیکاری غیر داوطلبانه هم زمانی اتفاق میافتد که شخص به اجبار از کار خود اخراج میشود و نیاز به کار دیگری دارد. در ادامه گروههای بیکاری مهم را بررسی میکنیم.
بیکاری اصطکاکی
بیکاری اصطکاکی زمانی اتفاق میافتد که شخص در حال پیدا کردن کار جدیدی است. زمانی که شخص از یک شرکت بیرون میآید، بدون شک زمان خواهد برد تا کار دیگری پیدا کند و در این مدت بیکاری موقتی و کوتاهی به وجود خواهد آمد. از دید علم اقتصاد این کم خطرترین نوع بیکاری در اقتصاد است.
بیکاری دورهای یا چرخهای
بیکاری دورهای تغییر تعداد کارگران بیکار در چرخههای اقتصادی مثل دوره رونق و رکود است. در دوره رکود اقتصادی سطح بیکاری افزایش مییابد و در دوره رشد اقتصادی میزان بیکاری پایین میآید. جلوگیری از بیکاری دورهای در دورههای رکود اقتصادی یکی از مسائل مهم در مطالعات اقتصادی است. دولتها در دورههای رکود با به کار گیری سیاستهای اقتصادی خاصی سعی میکنند تا بیکاری دورهای را کاهش دهند و از اقتصاد حمایت کنند.
بیکاری ساختاری
بیکاری ساختاری زمانی اتفاق میافتد که در فناوری تولید تغییری ایجاد شود و مهارتهای کار دیگر به درد نخورند. وقتی فناوری تغییر میکند و کارگرها توان تغییر همراه با فناوری را ندارند، این نوع بیکاری به وجود میآید. بازنشسته کردن چنین نیروی کاری میتواند طولانی باشد و هزینه زیادی هم لازم باشد. در چنین شرایطی معمولاً نیروی کاری که دیگر مهارتهای او به خاطر تغییر فناوری خریدار ندارد، یا بیکار میشود و یا اینکه بهطورکلی از گروه نیروی کار خارج میشود.
بیکاری سازمانی
این بیکاری نتیجه عوامل سازمانی دائمی و محرکهای اقتصادی است. سیاستهای دولت مثل بالا بودن حداقل دستمزدها، مزایای اجتماعی و بازنشستگی سخاوتمندانه، قوانین محدود کننده مجوزهای شغلی و پدیدههای بازار کار مثل استخدام تبعیضآمیز میتوانند موجب بیکاری سازمانی شوند.
گزارشهای اشتغال یا بازار کار
معمولاً گزارشهای اشتغال آمریکا، ناحیه یورو، کانادا، استرالیا، سوئیس و انگلستان هر ماه منتشر میشوند. اما گزارش بازار کار نیوزیلند هر سه ماه یکبار منتشر میشود. در گزارشهای بازار کار علاوه بر نرخ بیکاری، نرخ رشد اشتغال، نرخ رشد دستمزدها و تغییرات متقاضیان استفاده از مزایای بیمه بیکاری (مدعیان بیکاری) هم منتشر میشود.
گزارش NFP یا شاخص تغییرات اشتغال در بخش غیر کشاورزی آمریکا مهمترین گزارش بازار کار در دنیاست و معمولاً این شاخص موجب نوسان شدید بازارهای مالی بهخصوص بازار فارکس میشود. این گزارش به همراه نرخ بیکاری و نرخ رشد دستمزدها در اولین جمعه هر ماه میلادی منتشر میشوند. هر چقدر رشد NFP بیشتر باشد به این معنی است که رشد اشتغال در یک ماه گذشته قوی بوده و این خبر خوبی برای اقتصاد آمریکا خواهد بود. گزارش NFP به حدی اهمیت دارد که بسیاری از سرمایهگذاران سعی میکنند عدد آن را پیشبینی کنند. حتی زمانی که این شاخص با پیشبینیها همخوانی داشته باشد، باز هم بر بازارهای مالی بهخصوص دلار آمریکا تأثیر میگذارد. معمولاً در چنین وضعیتی توجه سرمایهگذاران به سایر شاخصهای اشتغال آمریکا معطوف میشود.
علاوه بر این دولتها سعی میکنند به کمک تغییرات متقاضیان استفاده از مزایای بیمه کاری، روند بیکاری را هم ارزیابی کنند. در آمریکا و انگلستان شاخصهای مدعیان بیکاری نشانگر روند بیکاری در این دو کشور هستند. شاخص مدعیان بیکاری آمریکا هر هفته منتشر میشود.
وضعیت اشتغال کامل
وضعیت اشتغال کامل زمانی اتفاق میافتد که تمامی نیروی کار موجود در یک اقتصاد به طور مؤثری به کار گرفته شوند. اشتغال کامل به این معنی است که تمامی نیروی کار متخصص و غیرمتخصص در هر دوره از زمان شاغل باشند. افرادی که در وضعیت اشتغال کامل بیکار هستند، جزو یکی از سه دسته بیکاری اصطکاکی، ساختاری یا داوطلبانه هستند.
در وضعیت اشتغال کامل نرخ بیکاری میتواند هر درصدی بالاتر از صفر درصد باشد. وضعیت اشتغال کامل بدون هر گونه بیکاری فصلی است، اما شاید شامل بیکاری اصطکاکی، ساختاری و داوطلبانه باشد. معمولاً این دولت یا اقتصاد است که وضعیت بیکاری کامل را تعریف میکند و هر نرخ بیکاری که پایینتر از نرخ بیکاری تعریف شده باشد، بهعنوان وضعیت اشتغال کامل شناخته خواهد شد. به طور مثال شاید دولتی نرخ بیکاری ۵ درصد یا زیر ۵ درصد را وضعیت اشتغال کامل عنوان کند. معمولاً زمانی که اقتصاد به وضعیت اشتغال کامل برسد، فشارهای تورمی افزایش مییابد. علت آن هم این است که در وضعیت اشتغال کامل، نیروی کار هم درآمد دارد و هم سیر درآمد او صعودی است. پس پول بیشتری برای خرج کردن خواهد داشت. در وضعیت اشتغال کامل معمولاً ارز اقتصاد مربوط در بازار فارکس تقویت میشود. به همین دلیل است که بهبود بازار کار همیشه تأثیر مثبتی بر ارز آن کشور دارد.
نرخ بیکاری یا Unemployment Rate
به طور ساده میتوان گفت که نرخ بیکاری یا Unemployment Rate درصد افرادی است که توانایی کار کردن دارند و میخواهند کار کنند، اما فعلاً بیکار هستند. نرخ بیکاری از یک نسبت ساده به دست میآید. در واقع تعداد افراد بیکاری که تمایل و توانایی کار کردن دارند را بر تعداد کل نیروی کار موجود تقسیم میکنیم و به این ترتیب نرخ بیکاری به دست میآید.
بایستی توجه داشت که بین افرادی که بیکار هستند و افرادی که کار نمیکنند تفاوت وجود دارد. برخی از افراد شاید در حال تحصیل هستند، یا از خانه کار میکنند، یا معلول هستند و یا بازنشسته شدهاند. این گروه از افراد بخشی از نیروی کار نیستند و در نرخ بیکاری محاسبه نمیشوند.
اندیکاتور نرخ بیکاری یک شاخص اقتصادی است. این شاخص اقتصادی تأخیر دارد. یعنی تنها زمانی تغییرات را نشان میدهد که تغییرات به طور کامل در اقتصاد کشور صورت گرفته باشند. نرخ بیکاری میتواند برای بازار اهمیت زیادی داشته باشد، چونکه بانکهای مرکزی از نرخ بیکاری برای تعدیل سیاستهای پولی استفاده میکنند. یعنی اگر نرخ بیکاری نگران کننده باشد، بانک از سیاستهای انبساطی و حمایتی استفاده خواهد کرد. اما اگر نرخ بیکاری امیدوار کننده باشد، بانک از سیاستهای انقباضی برای تثبیت شرایط استفاده خواهد کرد.
نرخ بیکاری پایین خبر خوبی است. به همین دلیل اگر نرخ بیکاری پایین باشد، ارز مربوطه هم تقویت خواهد شد. چرا؟ چونکه نرخ بیکاری پایین منجر به اجرای سیاستهای انقباضی یا همان افزایش نرخ بهره خواهد شد. در مقابل اگر نرخ بیکاری بالا باشد، خبر بدی از اقتصاد خواهد بود و به ضرر ارز محلی تمام خواهد شد. چونکه بانک مرکزی برای مقابله با بیکاری سعی خواهد کرد تا سیاستهای پولی را تسهیل کند.